˙·٠•●♥ عاشقانه ♥●•٠·˙
˙·٠•●♥ عاشقانه ♥●•٠·˙
دیگر تنها نیستم در کلبه تنهاییم
با داشته هایم سر گرمم در سالهای دوری از تو
حنجره ای دارم برای فرو بردن بغض
چشم هایی که می بارند همچون ابر زمستانی
لبهایی که دوخته شدند تا سکوت را فریاد زنند
دستهایی که خالی مانده اند از دستان مهربان تو
پاهایی که مانده اند در ابتدای راه رفته ات
وپنجره ای که در پشت آن روح بی پاسخ من
چشم بر کوچه بن بست دارد
در شبهای بی فروغی که ستاره چشمانت روشنگر آن نیست
با داشته هایم سر گرمم در سالهای دوری از تو
حنجره ای دارم برای فرو بردن بغض
چشم هایی که می بارند همچون ابر زمستانی
لبهایی که دوخته شدند تا سکوت را فریاد زنند
دستهایی که خالی مانده اند از دستان مهربان تو
پاهایی که مانده اند در ابتدای راه رفته ات
وپنجره ای که در پشت آن روح بی پاسخ من
چشم بر کوچه بن بست دارد
در شبهای بی فروغی که ستاره چشمانت روشنگر آن نیست
مطالب مرتبط
نظرات این مطلب
LastPosts
عاشق نگاهتم (1394/03/19 )
دوستت دارم (1394/03/19 )
آغوش تو.... (1393/12/13 )
دیدن تو.... (1393/12/13 )
صدایت.... (1393/12/13 )
پر از تــــــ♥ــــو.... (1393/12/13 )
تسکین دردم.... (1393/12/13 )
تعطیل شد (1393/10/05 )
نمی دانند ... (1393/09/21 )
از یه جایی به بعد ... (1393/09/21 )
بهترین ... (1393/09/15 )
اگر ... (1393/09/15 )
یلدا مبارک (1393/09/30 )
تفاوت را احساس کنیم (1393/09/07 )
مرتضی پاشایی (1393/08/23 )
عشق... (1393/08/16 )
شب هایم بارانی است... (1393/08/16 )
زندگی من و تو... (1393/08/16 )
تاسوعا و عاشورا (1393/08/12 )
سکوت... (1393/08/08 )